معرفی سومین چهره مشاهیر بیهود، حاج شیخ عبدالجواد شریفی
آنچه از آثار ایشان منتشر شده است عبارتند از :
1- زراعه الآخره فی ولاده الصدیقه الطاهره
2- ضیاء العین فی شئون الحسین
3- جواهر الغالیه فی العتره العالیه
4- دُرّ خوشاب و ...
زندگینامه مرحوم حاج شیخ عبدالجــــــــواد شریفی بیهودی(ره)
یکی از فضلای بزرگواری که در بیهود میزیسته است مرحوم حاج شیخ عبدالجواد شریفی(ره) میباشند که در بیهود به دنیا آمدند و برای کسب علوم حوزوی به مشهد رفته و به تحصیل علوم دینی پرداختند. ایشان اهل تحقیق و تألیف بوده و آثاری از خود در حوزه علوم دینی و مذهبی از جمله چندین کتاب شعر برجای گذاشتهاند. برخی از این آثار در زمان حیاتشان منتشر شده است و پس از آن دیگر چاپ نشده است.ایشان ذوق و قریحه شعر نیز داشتند که کتابهای شعر ایشان نیز در زمان حیات ایشان چاپ شده است. فرزندان ایشان معین الاسلام شریفی نیز در سلک روحانیت هستند و در جلسات هیئآت مذهبی بیهودیهای مقیم تهران به عنوان منبری و سخنران شرکت دارند.
در کتب تراجم و رجال نیز شرح حال مختصری از ایشان در شمار علمای دین یافت میشود که در کتاب «بهارستان، در تراجم رجال قائنات و قهستان» تألیف حاج شیخ محمدحسین آیتی اینگونه آمده است: نامش ملاعبدالجواد و متخلص به مجرم است. مشارالیه در سِلک اهل علم و طلبه مشهد مقدس بوده و قسمتی از وقت خود را به شعر و شاعری میگذرانده.
در ادامه در راستای معرفی مشاهیر و شخصیت های بیهودی ، گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین ( محمدباقر) معین الاسلام شریفی فرزند مرحوم حاج شیخ عبدالجواد شریفی بیهودی تهیه و به اطلاع خوانندگان محترم می رسد:
با عرض سلام و تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
در همین ابتدا از مرحوم حاج شیخ عبدالجواد شریفی برایمان بفرمایید.
من هم خدمت شما همشهریان محترم سلام عرض می کنم.مرحوم پدرم حاج شیخ محمدجواد شریفی در بیهود به دنیا آمدند. اجداد ما همگی در کسوت روحانیت و اصالتا شیرازی بودند که از شش پشت قبلِ ما، از شیراز به منطقه قاینات آمده بودند و یکی از اجداد ما در بیهود ساکن شده بودند. در بیهود تحصیلات حوزوی را در محضر حاج شیخ محمدحسین حائری و دیگر علمای بیهود شروع کردند و در سنین جوانی به کلاته سری هجرت نمودند. در کلاته سری ازدواج کردند و پس از مدتی تصمیم گرفتند برای ادامه تحصیل و زندگی به مشهد بروند. البته همان چندسالی که در کلاته سری مشغول تبلیغ و ترویج امور دینی بودند به قدری با مردم مأنوس شده بودند که وقتی عازم مشهد شدند مردم اصرار بر ماندن ایشان داشتند و از هجرت ایشان متأثر بودند و گریه میکردند.
در مشهد مقدس هم ایشان با مرحوم آقا سیدعلی مدد مددی قاینی مأنوس بودند و در درس ایشان شرکت میکردند. حتی به منزل ایشان رفت و آمد داشتند. مرحوم برادرم نیز به منزل ایشان رفت و آمد داشتند و یادم هست خودم هم که آن دوران ،دوران کودکیمان بود به همراه پدر و برادر به منزل آقاسیدعلی مدد قاینی زیاد میرفتیم.
مرحوم پدرم همچنین در مشهد به درس مرحوم آیت الله میلانی و آیت الله قمی که آن زمان از بزرگان مراجع و علمای مشهد بودند هم میرفتند و از محضر آن بزرگواران بهره میبردند. ایشان خیلی مقید بودند به مسایل اخلاقی و اعتقادی و توسل به اهلبیت(ع) به روضه خوانی در ایام شهادات معصومین(ع) حتی در منزل که خودمان جمع بودیم عنایت داشتند و خودشان هم در روضهها گریه میکردند و حالت خاصی داشتند. نسبت به روضه حضرت سیدالشهدا(ع) و کربلا توجه خاصی داشتند و هنگامی که حتی آب مینوشیدند یا غذا میخوردند و به یاد کربلا و تشنگی و عطش امام حسین(ع) و اهلبیت ایشان میافتادند، گریهشان میگرفت. همچنین از توصیههای مکرر ایشان به همه این بود که میگفتند به همدیگر سلام بکنید و مقید به امر به معروف و نهی از منکر بودند. به دعای توسل،سمات وصلوات واعمال روزجمعه سفارش فراوان داشتند.
از زمانی که اتفاقات مربوط به انقلاب و قیام حضرت امام خمینی(ره) آغاز شد. ایشان در این جریانات هم فعالیت فوقالعادهای داشتند و همراه نهضت امام(ره) بودند. ایشان از آنجا که ذوق شعری داشتند اشعار فراوانی درباره حضرت امام(ره) و نهضت ایشان و انقلاب اسلامی سرودند که برخی از اشعار چاپ شده است. همچنین اشعار فراوانی بر علیه رژیم شاهنشاهی پهلوی سرودند. یکی از اشعاری که نسبتاً طولانی هم هست و در وصف حضرت امام خمینی(ره) سروده بودند شعر زیر بود که گفتهاند:
ای خمینی مظهر جدّت حسین سلطان دین ای ملاذ و ملجأ و فخر تمام مسلمین
ای که هستی پاره قلب شفیع المومنین از قیام اَقدست ای پیشوای عالمین
می فرستند از زمین و آسمانت آفرین آفرین ای آفرین ای آفرین صد آفرین
محیی دین، ماحی کفر و ضلالت در جهان یوسف آل محمّد ای زعیم شیعیان
گَر به پیش روی یوسف زخم شد دست زنان لیک در پای تو جان دادند مردان زمان
فرق این هر دو بسی هست از زمین تا آسمان مرد و زن جان و جراحت، خود تأمل کن ببین
چند سالی همچو مه از دیده ها پنهان بُدی روز ما شام و شبها چون شب هجران بُدی
دیدگان شیعیان صبح و مساء گریان بُدی سینههای مسلمین از فرقتت سوزان بُدی
سیَّما قم کز فراقت بلده کنعان بُدی بود وَابیضَّت مِنَ الحُزنِ العُیون المومنین
قطب دین ای میوه قلب و سلیل بوتراب ای زعیم شیعیان و ای پناه شیخ و شاب
گرچه پشت ابر بودی همچو قرص آفتاب شکر ایزد را که زایل کرد از رویت سحاب
و ........................... .
یک رباعی دیگر از ایشان درباره حضرت امام این است:
از مژده خیر مقدم روح الله آمد به تن مرده ما روح اله
نبوَد عجب این جلالت و این عظمت لا حول و لا قوه الا بالله
مرحوم پدرم تا آخر عمرشان مشهد ساکن بودند و ایام تبلیغ به منطقه کرغند و کلاته سری و مخصوصا بیهود رفت و آمد داشتند. همشهریان بیهودی هم در مشهد با ایشان رفت و آمد می کردند و ایشان هم به نقویه بیهودیها زیاد رفت و آمد داشتند.
پنج کتاب از ایشان به جا مانده است که یکی «زراعۀ الاخره فی ولادۀ صدیقۀ الطاهره» هست. یکی «دُرّ خوشاب» در باب مسایل انقلاب است و دیگری «ضیاء العین ...» و کتاب دیگر «جواهرالغالیه فی العتره العالیه» و یک کتاب دیگر.
مرحوم پدرم هفت فرزند داشتند که برادر بزرگترم مرحوم عمادالاسلام شریفی که در کسوت روحانیت بودند در همان سال اول انقلاب به شهادت رسیدند. ایشان در یکی از مأموریتها که فعالیتهای انقلابی ایشان بود به اصفهان میرفتند که توسط ضد انقلاب در شهر دلیجان در صحنه تصادفی که به وجود آوردند مانند شهید آیت الله ربانی املشی به شهادت رسیدند. شهید شریفی فعالیت گستردهای در مبارزه با منافقین داشتند. ایشان ابتدا مشهد بودند و با اینکه مرحوم پدرم اصرار داشتند ایشان در مشهد بمانند و به درس ادامه دهند اما ایشان گفتند که قصد دارند برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم بیایند. از ایشان کتابی درباره منافقین چاپ شده است که در آن بیست اتهام علیه آنان مطرح شده است و یک کتاب درباره علم امام(ع) باقی مانده که هنوز منتشر نشده است.
لطفا از خودتان هم برای خوانندگان بیشتر بگویید.
من سال اول تحصیلات علوم دینی را در اوایل دهه چهل در مشهد شروع کردم و یک سالی در مشهد بودم تا جریانات 15 خرداد 42 پیش آمد و آن جریانات باعث تهییج من شد و به قم آمدم و ادامه تحصیل دادم و دیگر در قم ماندگار شدم.
در قم در جریانات قیام حضرت امام خمینی(ره) در کنار مرحوم برادرم فعالیت میکردم و برای برنامههای مبارزه با رژیم طاغوت مسافرتهایی به اطراف میکردیم. با افرادی مانند آقاسیدهادی خامنهای آقاشیخ رضا مؤیدی و دیگران از فعالین مبارزه همکاری میکردیم. مثلا برنامه دعای توسلی همراه سخنرانی در حرم مطهر حضرت رضا(ع) آغاز شد که هدف از آن آشنا کردن عموم مردم با امام و فعالیت علیه رژیم بود. از شب دوم ساواک با این برنامه برخورد میکرد و شب هشتم ساواک حمله کرد و عدهای را از جمله برادرم و آقای حشمت الواعظین را بازداشت کرد. آنها را به بازداشتگاه دیدگاه لشکر بردند و بعد از تقریبا بیست روز آزاد کردند در حالی که پایین قباهایشان را بریده بودند.
از جمله فعالیتهایی که با انگیزه خدمت به قیام و انقلاب انجام دادم فراگیری فن خلبانی بود که سازمان هواپیمایی کشوری به علاقهمندان ارایه میداد. در کلاس خلبانی ثبتنام کردم و پرواز با هواپیماهای سبک را یاد گرفتم و پس از آن برای فراگیری سایر فرمولهای پرواز در دورههای جدید ثبتنام کردم و چند جلسهای برای آموزش رفتم که دیگر انقلاب به پیروزی رسید. بعد از انقلاب که یگان هوایی سپاه پاسداران تشکیل شد با من تماس و دعوت به همکاری کردندو به مدت چند سال به صورت افتخاری آنجا خدمت کردم.
الان به چه فعالیتهایی مشغول هستید؟
قدیم بیشتر با بیهود هم رفت آمد داشتم و الان هم چند سالی هست که در تهران در خدمت بیهودیهای مقیم تهران هستم و در مناسبتها بیشتر به تهران میروم. در تهران هم عزیزان همشهری علاوه بر مسجد رضوی در منطقه نظام آباد هم حسینیهای بنا کردهاند که برای برگزاری مراسمات مذهبی مناسبتر از گذشته است. انشاءالله خداوند همه ما را تحت عنایات خودش در سایه امام زمان موفق بدارد.
منابع: نشریه نسیم بیهود شماره 17
کتاب بزرگان قاینات؛سید محسن سعیدزاذه
در ادامه صفحاتی از کتب شعر ایشان آورده می شود
جلد بعضی از کتابهای موجود:
قسمتی از اشعار در مدح امام زاده محمد عابد کاخک گناباد
قسمتی از اشعار در وصف امام زاده مدفون در کارشک قاینات
قسمتی از اشعارمربوط به بازدید از مقبره ابن حسام خوسفی و فوت والد آیت الله فاضل قاینی
نمونه ای از چندین صفحه اشعاری که اطرافیانشان با گفتن چهار کلمه درخواست میکرده اند که فی الفور شعر گفته شود:
معرفی حجت الاسلام عمادالاسلام شریفی فرزند حاج شیخ عبدالجواد شریفی
ملیت : ایرانی - قرن : 14- اصالتا: بیهود قاینات عالم دینى.
تولد: 1322، ق. قریه کلاته سرى قاینات. درگذشت: شعبان 1400
حجت الاسلام عمادالاسلام شریفى قرآن را نزد پدر فراگرفت و دروس ابتدایى را در قریه بیهود فراگرفت و سپس عازم مشهد شد و در آنجا مشغول تحصیل علوم اسلامى در محضر آیتالله سید على مددى گردید و سپس به سفارش وى در سال 1340 وارد حوزهى علمیهى قم شد و در مدرسه حاج ملا صادق سکنى گزید و به تحصیل ادامه داد و دوره سطح را نزد آیتالله ابوالقاسم خزعلى فراگرفت.
همچنین از محضر آیت الله سلطانى و آیت الله حسن وحید خراسانى و آیت الله میرزا هاشم آملى بهره فراوان گرفت.
وى در اوایل ورود به حوزه علمیه ى قم فعالیتهاى سیاسى داشت. به همین منظور چندین بار به زندان رفت و بارها مورد تعقیب قرار گرفت.
در سال 1344 در سرایان فردوس بر علیه رژیم پهلوى سخنرانى کرد و صراحتا به فعالیتهاى امام خمینى (ره) اشاره نمود، همانجا دستگیر شد و به ژاندارمرى منتقل شد، در آنجا با رییس ژاندارمرى درگیر شد، از آنجا به مشهد فرار کرد.
در سال 1346 و 1347 در حرم حضرت رضا (ع) با بعضى از طلاب قم مجلس دعاى توسل برگزار نمود و در ضمن آن مسائل روز را نیز مطرح مىنمود.
از جمله تألیفات اوست: علم امام على (ع) (چاپ نشده)؛ بیست اتهام علیه مجاهدین خلق.
حجت الاسلام شریفى بعد از انقلاب اسلامى در جبهه هاى دفاع مقدس حضور یافت. در شعبان 1400 بعد از بررسى مشکلات منطقه به قم بازگشت و پس از ارسال گزارش فعالیت روزانه به دفتر تبلیغات بعد از یک شب مجددا به منطقه مراجعت میکرد.ایشان در یکی از مأموریتها که فعالیتهای انقلابی ایشان بود به اصفهان میرفتند که توسط ضد انقلاب در شهر دلیجان در صحنه تصادفی که به وجود آوردند مانند شهید آیت الله ربانی املشی به شهادت رسیدند.
منبع : گلزار مشاهیر
گرد آوری:گروه بزرگان و مشاهیر تبیان زنجان
http://tebyan-zn.ir/News-Article/famous_man/2013/9/18/130633.html
/
پایگاه خبری اجتماعی کانون فرهنگی ولایت . بیهود قاین
http://bihood.blog.ir